مراسم تشییع به پایان رسید .پیکر شهید را به سوی بهشت زهرا (س) بردند .من هم به همراه آنها رفتم. من
جلو رفتم تا چهره ی شهید را ببینم.درب تابوت باز شد.چهره ی معصوم و دوست
داشتنی شهید را دیدم شاداب وزیبا بود. دست شهید به نشانه ی ادب روی سینه اش
قرار داشت!یکی از همرزمانش می گفت:در لحظه ی شهادت ترکشی به پهلویش اصابت
کرد.وقتی به زمین افتاد از ما خواست که او را بلند کنیم. وقتی روی پایش ایستاد رو به کربلا دستش را به سینه نهاد وآخرین کلام را بر زبان جاری کرد : ((السلام
علیک یا ابا عبدالله)) بعد هم به همان حالت به دیدار ارباب بی کفن خود رفت
.برای همین دستش هنوز به نشانه ی ادب بر سینه اش قرار دارد.